Archive for مارس 2009

encyclopedia

مارس 31, 2009

یه دوستی داشتیم که در موارد گوناگون اطلاعات حیرت آوری داشت، بهش می گفتیم دایرةالمعارف. الان هم یه نفر رو می شناسم که به نظرم صدها گیگابایت اطلاعات مختلف در زمینه های گوناگون تو مغزش ثبت شده، ولی بیش از نود درصدش اطلاعات بدر نخوره. به نظرم رسیده اسمش رو بذارم بیضیة المعارف.

الا ای پیر فرزانه

مارس 16, 2009

آقا یه نفر بی زحمت برای من این روابط عجیب و غریب رو تشریح کنه. معلوم نیست کی به کیه. توجه بفرمایید:

خدا را ای رقیب امشب زمانی دیده بر هم نِه

که من با لعل میگونش نهانی صد سخن دارم

من اصلاً از روابط پیچیده ی این سه نفر (عاشق، رقیب، معشوق) سر در نمی آرم! آیا اصلاً هیچ نسبتی با هم دارن؟ ندارن؟ فکر می کنید این وسط یه رابطه ی زناشویی هم وجود داشته باشه؟ اصلاً الان خونه ی کدومشون هستن؟ کی داره به کی خیانت می کنه؟ این وسط تمایل معشوق کدوم وریه؟ مرتیکه (یا شاید زنیکه) داره به رقیبش میگه: «قربون دستت یه لحظه نگاه نکن! من یه خورده با لعل میگونش کار دارم»! خجالت هم خوب چیزیه والا.

تنها تئوری ای که به ذهنم می رسه اینه که موضوع فیلم آخر وودی آلن –ویکی، کریستینا، بارسلونا- که هنوز ده ها سال مونده تا جوامع پیشتاز غربی بتونن هضمش کنن، مدتها پیش در ایران یه موضوع کاملاً حل شده بوده.

براستی معنای واقعی دل چیست؟

مارس 13, 2009

به گمونم دل تو جای دیگه است

دل تو پیش یه رسوای دیگه است

دست نذاشتی دیگه تو دستای مــــــــــــــــــــن

دستات هم …

لج و لج بازی نکن، با دلم بازی نکن

دلم ای دل غـــــــــافل، نذار تنها بمونی

دیگه چشماتو وا کن، ببین رفته جوونی

پ.ن: دیگه هر وقت فیلترهای اینترنتی راه بدن تمام مطالب معوقه رو پرداخت می کنم (پست می کنم)، هر چند تا که باشن.

جستاری تحلیلی بر علل و عوامل توسعه نیافتگی جوامع آسیب پذیر با نگاهی تاریخی به جغرافیای سیاسی منطقه

مارس 13, 2009

بهره هوشی

5- خودزنی یا دیگر زنی؟

مارس 13, 2009

هنگامی که فرد با پدیده ای (یا شخصی) بسیار با کلاس مواجه شود، بگونه ای که حجم کلاس «مواجهٌ به» بیشتر از ظرفیت های سایکولوژیک-فیزیولوژیک وی باشد، بدن فرد بعنوان واکنش دفاعی دست به روشن کردن سیگار می زند.

پ.ن: این واکنش البته برخی از محققان را بر این باور داشته است که زنجیره ی تکامل انسان و راسو در یک زمان نه چندان دور (احتمالاً قبل از انقلاب) به هم می رسند.

13- کلمات هرجایی

مارس 13, 2009

بعضی از کلمات هرجایی هستند. با هر کمه ای میان (در مورد آدما میگن با هر کسی میره، ولی برای کلمات میگن با هر کلمه ای میاد). معروف ترین هرزه های تاریخ مکتوب ما «با» و «بی» هستند. تقریباً با همه حداقل یه دور بوده اند. «باسلیقه»،«بافرهنگ»،«باسواد»،«باهوش»، «باردار»، «باد» و … یا مثلاً «بی سلیقه»، «بی فرهنگ»، «بی تربیت»، «بی لیاقت»، «بیمار»، «بیست»، «بیا» و … البته اگه دقت کنین خیلی از همون کلمه هایی هم که مثلاً هرزه نیستن، و تازه بعضی هاشون خیلی هم محترم به نظر می رسن با هرزه های مختلف دیده می شن. مثلاً جناب مستطاب «فرهنگ» رو در دو عکس بعدی ملاحظه بفرمایید: «بافرهنگ» ؛ «بی فرهنگ». بله! بایدم تعجب کنین، کی فکرش رو می کرد؟ تازه از اون بدتر سرکار خانم «سلیقه» هستن که فقط برخی از تصاویرشون رو (البته سانسورشده) خدمتتون ارائه می کنم: «باسلیقـ…»، «بی سلیقـ…»، «کم سلیقـ…»، «خوش سلیقـ…»، «کج سلیقـ…» و … که خوب خودتون ملاحظه می فرمایید که ایشون همیشه هم در انتخاب طرف مقابلشون خوش سلیقگی به خرج نمی دن. مثلاً من نمی دونم آخه سگ میاد (میره) با این «کج» که تو رفتی؟ پا شدی اومدی (رفتی) با این مرتیکه ی دو حرفی، با اون همه ناز و افاده ات؟

البته خودترکیبی (شما بهش می گین خودفروشی) به منظور امرار معاش چیز جدیدی نیستش. تازه برخی از جامعه شناسان کلمه ای (یعنی زبان شناسان) حتی میگن وجود اینا در هر جامعه ای لازمه (البته احتمالاً به خاطر دل خودشون)، ولی بعضی وقتا یه چیزایی می بینی که هیچ جامعه شناس کلمه ای نمی تونه توجیهش کنه (مگه اینکه بخواد مادر خودش رو تبرئه کنه): ترکیب گروهی!!! منتهای بی اخلاقی. عکس زیر که دیدنش فقط برای آدم های بالای 60 سال و متاهل و باایمان و قوی النفس توصیه میشه یه نمونه از این انحراف روانی-اخلاقی-اجتماعی رو نشون می ده که در اون روابط ناسالم سه کلمه ی «رو» و «چشم» و «بی» دیده می شه:

«بی چشم و رو»

12-نق و نوق

مارس 5, 2009

من نمی فهمم آخه چرا ÑÐΗ های من همش ≠ میشه!!!

ببخـــــشیــــــد!

مارس 4, 2009

ببخشید خانم، میشه یه کم دست رد به سینه تون بزنم؟

11- هجران

مارس 3, 2009

بعد از این همه کلنجار که با خودم رفتم بالاخره تصمیم گرفتم همه چیز رو به ΛΙΛΙ بگم. می خواستم همین امروز برم کتاب بغلی اینا و همه حرف دلم رو بزنم. ولی نمی دونم چرا درست همین امروز باید بره مسافرت. همیشه از مسافرت متنفر بودم!